حتما به فکر شما هم رسیده که این همه زمین که در نقاط مختلف میبینیم در اختیار کیست؟ و آیا نظارتی روی آن هست یا نه؟با توجه به افزایش و رشد جمعیت و اهمیت زمین، بهعنوان یکی از مهمترین منابع موجود برای زندگی بشر، و با توجه به سوءاستفادههایی که در بهرهگیری از زمین، توسط افراد مختلف، صورت میگیرد، قوانین اصولی و نظارتهای سختگیرانه و دقیقی در این زمینه وضع و اجرا شده است. طبق مصوبه سال 1341، قانون گذار عرصه و اعیان تمام اراضی جنگلی و مراتع را، جزء اراضی ملی، اعلام و به دنبال آن دعوایی با عنوان اعتراض به تشخیص اراضی ملی، شکل گرفت و کمیسیون ماده 56 منابع طبیعی، وظیفه رسیدگی به آن را برعهده گرفت.
عناوینی که در این مطلب میخوانید...
تعریف اراضی ملی
زمینهایی که در خارج از محدوده شهرها یا داخل شهرها، به صورت بکر و دست نخورده باقی ماندهاند و هیچ دخل و تصرفی توسط انسان در آن صورت نگرفته است را، اراضی ملی گویند؛ این اراضی در تصرف دولت و منابع طبیعی بوده و اشخاص حقیقی و حقوقی نمیتوانند نسبت به آن، ادعای مالکیت داشته باشند.
ماده 1 قانون ملی شدن جنگلها و مراتع بیان میدارد که:
«از تاریخ تصویب این تصویب نامه قانونی، عرصه و اعیانی کلیه جنگلها و مراتع و بیشههای طبیعی و اراضی جنگلی کشور، جزء اموال عمومی محسوب و متعلق به دولت است، ولو اینکه قبل از این تاریخ، افراد آنرا متصرف شده و سند مالکیت گرفته باشند.»
ملی بودن اراضی، چگونه تشخیص داده میشود؟
اراضی دو نوع هستند. نوع اول اراضی شخصی است که دارای سابقه کشت و زرع، یا ساخت و ساز، از قبل، در آن وجود داشته و به نوعی اشخاص، سابقه تصرف در آن را، دارند. نوع دوم، زمینهایی که دست نخورده بوده و هیچ سابقه دخل و تصرفی در آن وجود ندارد. طبق مصوبه سال 1341 در ارتباط با ملی شدن جنگلها، ملاک تشخیص شخصی یا ملی بودن اراضی، سابقه احیا زمین، قبل و بعد از تصویب این قانون است و تشخیص این مطلب که قبل از تصویب این قانون، زمین احیا شده یا خیر، بر عهده کمیسیون ماده 56 منابع طبیعی است؛ وظیقه این کمیسیون، رسیدگی به شکایات اشخاصی است که ادعای سابقه تصرف و مالکیت، در اراضی ملی را دارند. این کمیسیون با بررسیهای کارشناسی و با توجه به معیارهایی که برای تشخیص، تعیین شدهاند، ادعای مالکیت افراد را بررسی و اعلام رأی میکنند.
معیارهای شناسایی زمینهای ملی احیا شده
طبق ماده 56، معیارهای تشخیص اراضی ملی از اراضی شخصی، شامل موارد ذیل است:
- وجود سابقه درخت کاری یا کشاورزی در زمین مورد تصرف.
- قرارگیری زمین در محدوده روستا یا مزرعه.
- وجود رودخانه، چشمه، چاه یا قنات، در محدوده زمین مورد تصرف.
- داشتن سابقه پیش کشاورزی یا دخالت و دستکاری زمین.
- عدم وجود شیب بیش از حد معمول در زمین که نشان از قابل کشت بودن آن دارد.
- وجود مرزبندی ثبتی یا عرفی در زمین و قابل کشت و ارزیابی بودن زمین.
- وجود جوی جاری قدیمی یا آثار آن در زمین مورد تصرف.
- وجود مسیر آبیاری یا درختان مسن در زمین.
- وجود مسیر آب در بالا دست زمین.
- وجود بناهایی که به نوعی با زراعت و کشاورزی در ارتباط هستند مانند: طویله، آب انبار، خانه، زمین یا باغ.
- وجود سیستم آبیاری از آبهای جاری بهاره.
- عدم وجود پوشش گیاهی مرتعی با چندین سال قدمت.
- وجود پوششهای گیاهی در اثر فعالیت کشاورزی چندین ساله.
- زمین باغات با وجود درختان مسن.
- مسیرهای عبور قدیمی در زمین که نشان از رفت و آمد زراعی در قدیم بوده است.
- زمین کرت بندی یا قطعه بندی، که قدمت مشخصی داشته باشند.
- زمینهایی که از نظر محلی و عرفی، جزء مراتع نباشند.
- زمینهایی که وضعیت کنونی آنها نشان دهنده انجام فعالیت زراعی و کشاورزی در گذشته بوده است.
- زمینهایی که در قسمت زرد رنگ نقشههای هوایی قرار دارند و معنای آن، زراعی بودن زمین است و توسط کارشناسان مشخص میشود.
- زمینهایی که توسط ابزار استرئوسکوپ، در تصاویر هوایی، قدیمیبودن احیاء، در آنها مشاهده شده و توسط کارشناسان، تأیید شود.
مستندات قانونی اراضی ملی
معیار تشخیص اراضی ملی از زمینهای عادی، سابقهی احیای زمین مورد نظر است. طبق قانون ملی شدن جنگلها و مراتع، مصوب سال 1341، محدوده مراتع، بیشهها، عرصه و اعیان جنگلها و اراضی ملی، مشخص شده است. مستندات قانونی تشخیص اراضی ملی ایران به شرح زیر است:
- اصل 45 قانون اساسی
- قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع مصوب سال 1341
- قانون حفظ و حمایت از منابع طبیعی و ذخائر جنگلی کشور مصوب سال 1371
- ماده واحده تعببن تکلیف اراضی اختلافی موضوع اجرای ماده 56 قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع مصوب سال 1367
اراضی ملی و تفاوت آن با موات
اراضی موات، دستهای از اراضی عمومی هستند که هیچ صاحبی ندارند و به دلایل مختلف مانند، عدم برخورداری از آب، مدفون شدن در شن و ماسه، یا نیزار و بیشهزار شدن، یا دلایل دیگر، قابل استفاده نیستند. این زمینها هم، جزء زمینهای ملی هستند که شاید در گذشته از آنها استفاده میشده ولی بعدها، به دلایلی که ذکر شد رها شده و استفادهای از آنها، نمیشود. اراضی موات، در اختیار دولت بوده و قابلیت واگذاری به اشخاص را ندارند و دولت به صلاحدید برای کاربردهای عمومی از آنها استفاده میکند.
مزایای وکیل اراضی ملی
با تصویب قانون ملی شدن جنگلها و مراتع، از بسیاری از مالکان یا متصرفان، سلب مالکیت شد و زمینها به تصرف دولت درآمد. اثبات مالکیت این زمینها قاعده و قانون و پیچیدگیهای خاص خود را دارد و به دلیل تخصصی بودن، برای دستیابی به نتیجه مطلوب، بهترین راه کمک گرفتن از وکیل متخصص اراضی ملی است. با توجه به این مسئله که تنها با استفاده از سند مالکیت نمیتوان، زمین را از زمره اراضی ملی خارج نمود، و برای این امر، اقدامات دیگری لازم است، با گرفتن وکیل اراضی ملی، و سپردن کار به او، خیال خود را از نتیجه دعوی، آسوده میکنید.
بهترین وکیل اراضی ملی، وکیل پایه یک دادگستری است که با تسلط کامل به کلیه مسائل حقوقی، به طور خاص در زمینه اراضی ملی، فعالیت میکند و بالتبع، بهدلیل اشراف ویژهای که در مورد جزئیات آن دارد، با تواناییها و تجربه خاص خود قادر است بهترین نتیجه را کسب نماید.